فرجام خواهی از آرای کیفری یکی از شیوههای اعتراض به آرای کیفری است. در واقع برای اعتراض نسبت به آرای کیفری 3 روش وجود دارد:
1- تجدیدنظرخواهی از آرای کیفری؛ 2- فرجام خواهی 3- اعاده دادرسی کیفری.
در این نوشتار از سایت گروه حقوقی لاوین فرجام خواهی از آرای کیفری را مورد بررسی قرار خواهیم داد. توصیه میشود این نوشتار را تا پایان مطالعه نمایید.
فهرست مطالب
فرجام خواهی کیفری چیست؟
فرجام خواهی یکی از شیوههای اعتراض به آرای کیفری است. این شیوه از اعتراض به آرای کیفری صرفاً در مواردی ممکن است که قانون گذار معین کرده است. ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری در این خصوص بیان میدارد:
«آرای صادره درباره جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است».
آرای قابل فرجام خواهی
مطابق با قانون آیین دادرسی کیفری آرای کیفری قابل فرجام خواهی عبارتاند از:
الف- جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات است؛
ب- جرائمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو است؛
ج- جرائمی که مجازات قانونی آنها حبس ابد است؛
د- جرائمی که مجازات قانونی آنها تعزیر درجه سه و بالاتر میباشد؛
ه- جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است؛
و- جرائم سیاسی؛
ز- جرائم مطبوعاتی.
مهلت فرجام خواهی
طبق ماده 431 قانون آیین دادرسی کیفری، مهلت فرجام خواهی از آرای کیفری برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا انقضای مهلت واخواهی است.
در صورتی که فرجام خواهی از آرای کیفری در مهلت مقرر قانونی بیست روزه مذکور انجام نشود، دادگاه صادر کنده رأی، قرار رد فرجام خواهی را صادر میکند. مگر آن که فرجام خواه یعنی شخصی که درخواست فرجام خواهی دارد، عذر موجهی داشته باشد. در این صورت دادگاه صادر کننده رأی ابتدا به عذر رسیدگی و در صورت موجه بودن آن قرار قبولی درخواست و در غیر این صورت قرار رد آن را صادر میکند.
مطابق با ماده 178 قانون آیین دادرسی کیفری جهات عذر موجه به ترتیب زیر میباشند:
الف- نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه به گونه ای که مانع از حضور شود؛
ب- بیماری متهم و بیماری سخت والدین، همسر یا اولاد وی که مانع از حضور شود؛
پ- همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود؛
ت- ابتلاء به حوادث مهم از قبیل بیماریهای واگیردار و بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله که موجب عدم امکان تردد گردد؛
ث- متهم در توقیف یا حبس غیر قانونی باشد؛
ج- سایر مواردی که عرفاً عذرموجه محسوب میشود.
اشخاصی که حق فرجام خواهی کیفری دارند
طبق ماده 433 قانون آیین دادرسی کیفری، اشخاصی که حق فرجام خواهی دارند به شرح ذیل میباشند:
الف- محکوم علیه؛
ب- وکیل یا نماینده قانونی محکوم علیه؛
ج- شاکی؛
د- وکیل یا نماینده قانونی شاکی؛
ه- مدعی خصوصی؛
و- وکیل یا نماینده قانونی مدعی خصوصی؛
ز- دادستان از جهت برائت متهم، عدم انطباق رأی با قانون و یا عدم تناسب مجازات.
لازم به ذکر است، در صورتی که بزهدیده یعنی شخصی که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان میگردد، تعقیب مرتکب را درخواست کند، «شاکی» و هرگاه جبران ضرر و زیان وارده را مطالبه کند، «مدعی خصوصی» نامیده میشود.
جهات فرجام خواهی کیفری
منظور از جهات فرجام خواهی، جهاتی است که اگر وجود نداشته باشند، حق فرجام خواهی از آرای کیفری وجود نخواهد داشت. مطابق با ماده 464 قانون آیین دادرسی کیفری جهات فرجام خواهی عبارت است از:
الف- ادعای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم و مجازات قانونی او؛
ب- ادعای عدم رعایت اصول دادرسی با درجهای از اهمیت منجر به بیاعتباری رأی دادگاه؛
پ- عدم انطباق مستندات با مدارک موجود در پرونده.
رسیدگی به فرجام خواهی کیفری
فرجام خواهی از آرای کیفری در صلاحیت دیوان عالی کشور است. دیوان عالی کشور رسیدگی ماهوی انجام نمیدهد بلکه رسیدگی در دیوان شکلی است. به عبارت دیگر دیوان با بررسی صلاحیت دادگاه صادر کننده رأی، ارزیابی دلایل موجود در پرونده و انطباق حکم با قانون، رأی صادره را نقض یا ابرام (تایید) مینماید. به عبارت دیگر اتخاذ تصمیم از سوی اعضای شعب دیوان عالی کشور در رابطه با رأی دادگاه در قالب دادنامه و به صورت ابرام یا نقض رأی میباشد.
بنابراین دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده یکی از تصمیمات زیر را اتخاذ مینماید:
1- ابرام
اگر دیوان عالی کشور رأی را مطابق با قانون و دلایل موجود در پرونده تشخیص دهد، آنا را ابرام یا تأیید مینماید. در این صورت پرونده مختومه و جهت اجرا به مرجع صادر کننده رأی اعاده تا به دادسرأی مجری حکم ارسال شود.
2- نقض بلا ارجاع
اگر عملی که محکوم علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت، جرم نبوده یا به لحاظ شمول عفو عمومی و یا سایر جهات قانونی متهم قابل تعقیب نباشد، رأیی که مورد فرجام خواهی قرار گرفته، در دیوان نقض و پرونده مختومه اعلام میگردد. چرا که دیگر نیاز به رسیدگی وجود ندارد. این نقض، نقض بلاارجاع نام دارد.
3- ناقص بودن تحقیقات
اگر رأی صادره از نوع قرار و یا حکمی باشد که به علت ناقص بودن تحقیقات نقض شده است، برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده رأی ارجاعمی شود. در این صورت دادگاه باید تحقیقات موردنظر دیوان عالی کشور را انجام دهد و سپس مبادرت به صدور رأی کند. رأی جدید نیز قابل فرجام خواهی است.
4- عدم صلاحیت ذاتی
اگر رأی به علت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه نقض شود، پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور، صالح تشخیص میدهد، ارسال میشود و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی است.
5- نقض در سایر موارد
در سایر موارد، پس از نقض رأی، پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع میشود. منظور از دادگاه هم عرض، شعبه دیگری از همان حوزه دادگاه صادر کننده رأی نقض شده میباشد.
توجه داشته باشید، از طریق سایت گروه حقوقی لاوین شما به سادگی میتوانید با وکیل کیفری در ارتباط باشید. گروه حقوقی لاوین کیفیت خدمات ارائه شده را تضمین مینماید.
پرسش و پاسخ مرتبط
مهلت فرجام خواهی کیفری چقدر است؟
به موجب ماده 431 قانون آیین دادرسی کیفری، مهلت فرجام خواهی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا انقضای مهلت واخواهی است.
آیا فرجام خواهی مانع اجرای حکم است؟
بله، فرجام خواهی از آرای کیفری مانع اجرای حکم است.
مرجع رسیدگی به فرجام خواهی کجاست؟
مرجع رسیدگی به فرجام خواهی دیوان عالی کشور است.
“گروه تولید محتوای تخصصی لاوین– ملیکا میرزایی- سجاد اسفندیاری”