در معاملات و قراردادها، اعتماد و شفافیت نقش مهمی در ایجاد روابط سالم و پایدار ایفا میکنند. با این حال، گاه برخی از افراد بهجای ارائه تصویری واقعی از موضوع معامله، اقدام به پنهان کردن عیوب یا معرفی صفات و امتیازات غیرواقعی در مورد آن میکنند تا طرف مقابل را به اشتباه بیندازند و او را به انجام معامله ترغیب کنند. این عمل در اصطلاح حقوقی “تدلیس” نامیده میشود. تدلیس میتواند منجر به فریبخوردگی و ایجاد زیان برای طرف دیگر معامله شود و در چنین شرایطی حقوقی برای فرد فریبخورده جهت جبران خسارت و حتی فسخ معامله از باب خیار تدلیس ایجاد میگردد.
آیا میدانید تدلیس چگونه میتواند شما را به دام یک معامله فریبکارانه بکشاند؟ در این نوشتار از سایت گروه حقوقی لاوین ضمن بررسی ماهیت تدلیس، به بیان ویژگیهای آن پرداخته و حقوقی که قانون برای فرد زیاندیده در نظر گرفته است را تشریح میکنیم تا ابعاد این موضوع روشنتر شود و به آگاهی عمومی درباره آن افزوده گردد.با شناخت این مفهوم حقوقی از حقوق خود در معاملات محافظت کنید و از خسارات احتمالی پیشگیری نمایید.
فهرست مطالب
خیار تدلیس چیست؟
چنانچه شخص بر اساس تصور اشتباهی که طرف معامله برای او ایجاد نموده است، فریب بخورد و وارد معامله شود با وجود شرایط تحقق خیار تدلیس وی از باب خیار تدلیس اختیاز فسخ معامله را دارد. خیار فسخ معامله به دلیل تدلیس، یکی از حقوق مهمی است که قانونگذار برای حفاظت از حقوق افراد در نظر گرفته است. زمانی که فرد متوجه میشود که با فریب وارد معامله شده است، باید بدون اتلاف وقت از حق فسخ قرارداد خود استفاده کند. زیرا خیار تدلیس از جمله خیارات فوری است و در صورت تأخیر، این حق از بین میرود.
خیار تدلیس یکی از خیارات غیر قابل اسقاط میباشد چرا که این امر خلاف نظم عمومی است. بنابراین چنانچه در قرارداد عبارت قید گردد منجر به اسقاط خیار تدلیس نمیشود چرا که قانونگذار با پیشبینی خیار تدلیس قصد جلوگیری از معاملات با فریب و اغوا را دارد تا مانع از ورود ضرر و زیان به افراد به واسطه این اقدامات شود. این امر سبب حفظ نظم عمومی خواهد شد و چنانچه امکان اسقاط این خیار وجود داشته باشد در واقع موجب نقض این هدف قانونگذار میشود.
ویژگیهای تدلیس
برای آن که بگوییم طرف معامله دچار تدلیس شده است و برای انعقاد قرارداد فریب خورده است لازم است ویژگیهای ضروری برای تحقق تدلیس را بررسی نماییم که عبارتاند از:
الف- تدلیس باید به قصد فریب صورت پذیرد؛
ب- تدلیس باید قبل از انعقاد قرار داد، مؤثر واقع شود. هر چند که تدلیس در زمان اجرای قرارداد نیز حسب مورد ممکن است ضمانآور باشد؛
ج- برای تحقق تدلیس الزامی وجود ندارد که حتماً مال معین مورد معامله باشد. در معامله مال کلی هم ممکن است تدلیس محقق شود، چنانچه تمام مصادیق کلی دارای اوصاف مشترک باشد؛
د- تدلیس باید مؤثر واقع شود. در صورتی که مشخص شود فرد فریب خورده چه با تحقق تدلیس چه بدون تحقق آن معامله را انجام میداد دیگر تدلیس اثر نداشته است و محقق نشده.
ه- در شرایطی که خریدار فریب خورده است اگر مشخص شود وی نسبت به تدلیس آگاه بوده تدلیس بر او مؤثر نبود و محقق نشده؛
و- چنانچه این عمل سبب اشتباه در معامله شود در این صورت احکام اشتباه در معامله بر آن جاری میشود.
تحقق خیار تدلیس
اگر تدلیس واجد شرایط زیر باشد حق و اختیار فسخ معامله از باب خیار تدلیس برای شخص فریب خورده وجود دارد. این شرایط عبارت است از:
الف- ایجابی: تدلیس باید ایجابی باشد یعنی بروز و نمود بیرونی داشته باشد؛ لذا اصولاً سکوت تدلیس و فریب نمیباشد مگر در مواردی که عرفاً سکوت تدلیس تلقی شود. به عنوان مثال اگر عرفاً بیان عیب یا ایراد در مورد موضوع معامله مورد انتظار باشد اما فرد از بیان آن خودداری نماید و سکوت کند در عرفاً سکوت وی تدلیس محسوب میشود.
ب- عمدی بودن: در تدلیس باید عمد وجود داشته باشد یعنی فرد با علم و با قصد فریب طرف معامله نسبت به آنجام آن اقدام نماید.
ج- نامتعارف بودن: تدلیس زمانی واقع میشود که عملیات و اقدامات انجام شده برای نمایش مرغوبیت مال مورد معامله نامتعارف باشد و عرف آن را نشناسد. اقداماتی که عرفاً موجب اغراق در کیفیت مال میشود و همه به راحتی متوجه آن میشوند تدلیس محسوب نمیشود. مانند تبلیغات برای کیفیت یک روغن خوراکی از یک برند تدلیس محسوب نمیشود چرا که همه متوجه اغراق در تبلیغات هستند و دچار تدلیس نمیشوند.
د- پیش از معامله باشد: تدلیس اگر پیش از انعقاد عقد (معامله) باشد و در قصد و تصمیم طرف دیگر معامله تأثیر بگذارد خیار تدلیس برای وی ایجاد میشود.
ه- توسط یکی از طرفین باشد: چنانچه تدلیس توسط یکی از طرفین معامله صورت پذیرد خیار تدلیس برای طرف دیگر ایجاد میشود. همچنین اگر شخص ثالث با طرف معامله برای تدلیس تبانی نماید در چنین شرایطی نیز خیار تدلیس برای طرف دیگر ایجاد خواهد شد و میتواند معامله را فسخ نماید.
بطلان معامله با تدلیس
اگر چه حق فسخ معامله ضمانت اجرای تدلیس برای شخص فریب خورده در معامله محسوب میشود با این حال قانونگذار در برخی مواد از قانون بیمه مصوب 7/2/1316 ضمانت اجراهایی بیش از حق فسخ مقرر نموده است. تدلیس در موارد زیر سبب بطلان معامله میشود:
الف- در ماده 11 مقرر نموده «چنانچه بیمهگذار یا نماینده او با قصد تقلب مالی را اضافه بر قیمت عادله در موقع عقد قرارداد بیمه داده باشد عقد بیمه باطل و حق بیمهدریافتی قابل استرداد نیست.»
ب- در ماده 12 بیان داشته است که « هرگاه بیمهگذار عمداً از اظهار مطالبی خودداری کند یا عمداً اظهارات کاذبه بنماید و مطالب اظهار نشده یا اظهارات کاذبه طوری باشدموضوع خطر را تغییر داده یا از اهمیت آن در نظر بیمهگر بکاهد عقد بیمه باطل خواهد بود حتی اگر مراتب مذکوره تأثیری در وقوع حادثه نداشته باشد. در این صورت نه فقط وجوهی که بیمهگذار پرداخته است قابل استرداد نیست بلکه بیمهگر حق دارد اقساط بیمه را که تا آن تاریخ عقب افتاده است نیز از بیمهگذار مطالبه کند.»
ج- ماده 13 قانون بیمه «اگر خودداری از اظهار مطالبی یا اظهارات خلاف واقع از روی عمد نباشد عقد بیمه باطل نمیشود در این صورت هر گاه مطلب اظهارنشده یا اظهار خلاف واقع قبل از وقوع حادثه معلوم شود بیمهگر حق دارد یا اضافه حق بیمه را از بیمهگذار در صورت رضایت او دریافت داشته قراردادرا ابقاء کند و یا قرارداد بیمه را فسخ کند در صورت فسخ بیمهگر باید مراتب را به موجب اظهارنامه یا نامه سفارشی دو قبضه به بیمهگذار اطلاع دهد.
اثر فسخ ده روز پس از ابلاغ مراتب به بیمهگذار شروع میشود و بیمهگر باید اضافه حق بیمه دریافتی تا تاریخ فسخ را به بیمهگذار مسترد دارد. در صورتی که مطلب اظهار نشده یا اظهار خلاف واقع بعد از وقوع حادثه معلوم شود خسارت به نسبت وجه بیمه پرداختی و وجهی که بایستی درصورت اظهار خطر به طور کامل و واقع پرداخته شده باشد تقلیل خواهد یافت.»
پرسش و پاسخ مرتبط
خیار تدلیس چه فایدهای دارد؟
تدلیس مربوط به نظم عمومی است و از باب قاعده لاضرر بنابراین بر هر یک از طرفین عقد که فریب خوردهاند این خیار را ایجاد مینماید تا حقوق آنان را تضمین نماید.
آیا میتوان خیار تدلیس را در معامله اسقاط کرد؟
خیر، خیار تدلیس از جمله خیارات غیرقابل اسقاط است که قانونگذار با پیشبینی آن قصد جلوگیری از معاملات با فریب و اغوا را دارد تا مانع از ورود ضرر و زیان به افراد شود که این امر سبب حفظ نظم عمومی خواهد شد و اگر امکان اسقاط این خیار وجود داشته باشد در واقع موجب نقض این هدف قانونگذار میشود.
آیا خیار تدلیس فقط در معاملاتی مثل بیع وجود دارد؟
خیر، خیار تدلیس نه تنها فقط مختص بیع نیست بلکه در سایر عقود همچون اجاره، صلح، نکاح یا معاوضه هم ممکن است محقق شود.
“گروه تولید محتوای تخصصی لاوین- سمانه جعفرپور”