یکی از عواملی که اجرای بهتر عدالت را تضمین میکند، قابلیت تجدیدنظر از آراء صادره از دادگاههاست. آرایی که در دادگاههای بدوی صادر میشود اگر قابل تجدید نظر باشند، میتوان در دادگاه تجدیدنظر از آنها تجدیدنظرخواهی کرد. در این نوشتار از گروه حقوقی لاوین، پس از معرفی آرای قابل تجدید نظر، شما را با دادگاه تجدیدنظر آشنا خواهیم نمود.
فهرست مطالب
آرای قابل تجدیدنظر
از احکام زیر میتوان تجدیدنظرخواهی کرد:
1- دعاوی مالی که در آن، خواسته یا ارزش خواسته از سیصد هزار تومان بیشتر باشد.
2- کلیهی احکام صادره در دعاوی غیرمالی.
3- حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. متفرعات دعوا شامل موضوعاتی مانند خسارت دادرسی، هزینه دادرسی و حق الوکاله میباشد.
لازم به ذکر است احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار دادهاند، قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر اینکه تجدیدنظرخواهی در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کنندهی رای باشد.
ساختار دادگاه تجدیدنظر
در مرکز هر استان به منظور تجدیدنظر در آرای قابل تجدیدنظر صادرشده از دادگاههای عمومی و دادگاه انقلاب که در حوزهی آن استان قرار دارند، دادگاه تجدیدنظر به تعداد مورد نیاز تشکیل میشود. دادگاه تجدیدنظر مرکب از یک رییس و دو عضو مستشار تشکیل میشود.
جلسه دادگاه تجدیدنظر با حضور دو عضو رسمیت مییابد و بعد از رسیدگی، رای اکثریت که به وسیلهی رئیس یا عضو مستشار انشاء میشود قطعی و لازمالاجرا خواهد بود.
دادگاه تجدیدنظر استان در صورتی که تراکم کار ایجاب کند، میتواند بیش از یک شعبه داشته باشد. در این صورت رئیس شعبهی اول، طبق اصول کلی، ریاست دادگاه تجدیدنظر مرکز استان را عهده دار و دفتر شعبه اول، دفتر کل است. هر دادگاه استان و هر هر یک از شعب آن دارای یک نفر مدیر دفتر است که تحت ریاست و مسئولیت رئیس شعبه بوده و به تعداد لازم، تحت ریاست خود کارمند، دفترنویس دارد.
در پایان، باید توجه داشت که در مرکز هر استان و چنانچه رئیس قوهی قضاییه تشخیص دهد در سایر مناطق کشور، دادگاه انقلاب تشکیل میشود.
آثار تجدیدنظرخواهی
اثر اصلاحی: تجدیدنظرخواهی آثاری دارد، یکی از مهم ترین صلاحیت های دادگاه نخستین تصحیح و اصلاح رای است که بعد از تجدیدنظر خواهی در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر قرار میگیرد.
اثر تعلیقی: اثر دیگرش اثر تعلیقی است، هم مهلت و هم عمل تجدیدنظرخواهی اثر تعلیقی دارد. یعنی در مهلت ۲۰ روزه نمیتوان رای را اجرا کرد و عمل تجدید نظرخواهی هم تا صدور رای دادگاه تجدیدنظر اثر تعلیقی دارد و محکوم له جز با اجازه قانون گذار نمیتواند رای را اجرا کند که نمونه بارز این امر، دعاوی تصرف عدوانی است.
برخی طرق شکایت از آراء گویا کاملا پرونده را مورد بازبینی دادگاه بالاتر قرار میدهد. اما برخی فقط در حد این که آیا این رای صادره مطابق قانون صادر است یا خیر رای را بازبینی میکنند. اما کسی که تجدیدنظرخواهی میکند هم محتویات موضوعی و هم محتویات حکمی پرونده را در دادگاه بالاتر مطرح میکند.
مثلا در مرحله نخستین
الزام به تنظیم سند یک دستگاه آپارتمان را به دادگاه برده اید و این دادخواست از جهت موضوع میگوید معامله ای انجام و مبالغی پرداخت شده و شما حق دارید سند به نامتان تنظیم شود و طرف مقابل این کار را نمیکند. این مواردی که بیان شد شامل جهات موضوعی میشود. دلیل شامل مبایعه نامه یا شهادت شهود یا بقیه ادله.
حکم این قضیه مادهی ۴۶۲ قانون مدنی است که بیان میکند همین که بیع واقع شد، مشتری مالک مبیع(مال فروخته شده) و بایع مالک ثمن(قیمت معامله) میشود و بیع هم یک عقد تملیکی است. حال سوال این است که کدام یک از این سه مستند در تجدید نظرخواهی بررسی میشود؟ همهء این موارد باید در تجدیدنظرخواهی بررسی شوند.
محدوده تجدیدنظرخواهی
درباره اینکه محدوده تجدیدنظرخواهی باید رعایت شود، دو نکته وجود دارد:
- دادگاه تجدیدنظر تنها به آن چه تجدیدنظرخواهی کردید و مورد حکم دادگاه نخستین است رسیدگی میکند. در مثال الزام به تنظیم سند که در بند فوق بیان شد، دادگاه رسیدگی کرده اما درباره تفکیک که یکی از موارد مورد درخواست بوده رای نداده است. شما در همان بخشی که به نفعتان رای نگرفتهاید یعنی تفکیک، تجدید نظرخواهی کردهاید. یعنی اثر انتقالی کامل است ولی تابع همین محدودهای است که درخواست کردهاید.
- هدف تجدیدنظرخواهی بازبینی رای نخستین با توجه به محتوای تجدیدنظرخواهی و مندرجات پرونده نخستین است.
قاعده ممنوعیت طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر
آیا میتوان برای تجدید نظرخواهی ادعاهای جدید هم مطرح کرد؟ یعنی مثلا ممکن است در مثال الزام به تنظیم سند، درباره الزام به تحویل هم رای بگیریم؟ خیر، ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر قابل طرح نیست. قاعده ممنوعیت طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مانع از این کار است. چون این مرحله یک مرحله برای بازبینی و مرحله بالاتراست و مرحلهای نیست که هم رده مرحله قبلی باشد.
این قاعده ناظر به ادله نیست، فرق بین ادعای جدید و ادله جدید این است که ادعای جدید موضوع جدیدی را مطرح میکند ولی ادله جدید فقط تلاش میکند همان موضوع پیشین را با دلایل دیگر اثبات یا نفی کند. مثلا در مرحله نخستین، دلیل الزام به تنظیم سندی که خواسته بودید قولنامه بود، همان قولنامه ای که به امضای دو طرف رسیده است. اگر فرض کنید در مرحله تجدیدنظر دادگاه بخواهد تحقیقات بیشتری انجام دهد، میتواند دلایل دیگری مثل شهادت شهود را استماع کند.
یا مثلا فرض کنید خواهان دعوی الزام به تنظیم سند مطرح کرد و مستند آن قولنامهای بود که به امضای دو طرف رسیده و خوانده نیز مدعی فسخ معامله بود و دلیل فسخش هم یک نوشته جداگانهای بود که طرفین نوشتهاند.
این نوشته از سوی خواهان مورد انکار و تردید قرار میگیرد و خوانده نمیتواند فسخ شدن قرارداد بیع را اثبات کند اما الان خوانده تجدیدنظرخواهی میکند. او به دادگاه تجدیدنظر اعلام میکند من نتوانستم از طریق انکار یا تردید اثبات کنم این معامله فسخ شده اما برای اثبات فسخ شاهد دارم که به تازگی به آن ها دسترسی پیدا کردم و میخواهم در مرحله تجدیدنظر به این شهود استناد کنم. این اشکالی ندارد. موضوع جدیدی مطرح نشده و همان فسخ است ولی دلیل فسخ تغییر کرده است. پس قانون آیین دادرسی مدنی بین دلیل جدید و ادعای جدید تفکیک قائل شده است.
استثنائات قاعده ممنوعیت طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر
به موجب ماده ۳۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی، استثنائاتی به قاعده ممنوعیت طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر وارد میشود.
ماده ۳۶۲: ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود ولی موارد زیر ادعای جدید محسوب نمیشود:
۱- مطالبهی قیمت محکوم به که عین آن، موضوع رای بدوی است و یا مطالبهی عین مالی که قیمت آن در مرحلهی بدوی مورد حکم قرار گرفته است.
2- ادعای اجاره بهاء و مطالبه بقیه اقساط آن و اجرت المثل و دیونی که موعد پرداخت آن در جریان رسیدگی بدوی، رسیده و سایر متفرعات از قبیل ضرر و زیان که در زمان جریان دعوا یا بعد از صدور رای بدوی به خواسته اصلی تعلق گرفته و مورد حکم واقع نشده یا موعد پرداخت آن بعد از صدور رای رسیده باشد.
3- تغییر عنوان خواسته از اجرت المسمی به اجرت المثل يا بالعكس.
مصادیق مذکور در این ماده، آن چنان موارد ادعایی جدیدی نیستند و شبیه تغییر عناوین دعوایی است.
پس از تجدیدنظرخواهی، رای اصولا نسبت به تجدیدنظرخوانده اثر دارد. یعنی هرکس که تجدیدنظرخوانده قرار دادید اصولا نسبت به او اثر دارد. مثلا خواهانها پنج نفرند و دادگاه در مرحله نخستین حکم به سود دو نفر از آنها میدهد و خواندگان هم دو نفرند. یکی از خواندگان تجدید نظرخواهی میکند به طرفین یکی از محکوم لهم، هر رأیی صادر میشود فقط در خصوص این دو نفر است. مگر این که رای غیر قابل تجزیه و تفکیک باشد. در آن صورت نسبت به کسانی که تجدیدنظرخواهی نکردهاند یا علیه آنها تجدیدنظرخواهی نشده هم سرایت پیدا میکند.
اختیارات دادگاه تجدیدنظر
اگر دادخواست تجدیدنظری که تقدیم کردیم، ناقص باشد، قرار رد دادخواست صادر میشود و این قرار قابل تجدیدنظر است. دادگاه تجدیدنظر اگر دادخواست را همچنان ناقص تشخیص دهد میتواند پرونده را به دادگاه نخستین برگرداند و از آن دادگاه بخواهد نواقص را برطرف کند و مجددا ارسال نماید. اگر نواقص اخطاری، برطرف نشد، دادگاه نخستین باید قرار رد دادخواست صادر کند.
دادگاه تجدید نظر میتواند طی شرایطی که در ماده ۳۵۰ وجود دارد، قرار رد دعوی مرحله نخستین را هم صادر کند:
شرایط موجود در ماده 350:
عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رای در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود. در این موارد دادگاه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار میدهد که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نسبت به رفع نقص اقدام نماید. در صورت عدم اقدام و همچنین در صورتی که سمت دادخواست دهنده محرز نباشد، دادگاه رای صادره را نقض و قرار رد دعوای بدوی را صادر مینماید.
مثلا فرض کنید شخصی که در مرحله نخستین دادخواست میدهد اصلا سمت نداشته، حال چون رای نخستین هم درباره این شخص صادر میشود، این رأی باطل است و دادگاه تجدید نظر رای دادگاه نخستین را نقض میکند و قرار رد دعوی نخستین را صادر میکند.
دادگاه تجدید نظر میتواند قرار عدم صلاحیت هم صادر کند مثلا اگر مرجع تجدیدنظرخواهی یک پروندهای دادگاه تجدیدنظر مازندران است ولی آن دادگاه نخستین، پرونده را به دادگاه تجدیدنظر تهران ارسال کرده است.
صدور قرار رد دادخواست توسط دادگاه تجدیدنظر
دادگـاه تجدیدنظر ممکن است قرار رد دادخواست تجدید نظر صادر کند، مثال شایعش این است که تجدید نظرخواهی خارج از مهلت انجام شود و دادگاه نخستین قرار رد دادخواست صادر نکند و پرونده را به دادگاه تجدیدنظر بفرستد و دادگاه تجدید نظر میتواند این قرار را صادر کند.
صدور قرار رد دعوی توسط دادگاه تجدیدنظر
دادگاه تجدید نظر میتواند قرار رد دعوی تجدیدنظر هم صادر کند. یعنی تجدید نظرخواهی به درستی انجام شده اما سمت تجدیدنظرخواه بر فرض محرز نیست (اصلا محکوم علیه نیست) و میتواند این قرار را صادر کند. یا مثلا تجدیدنظرخواه ذی نفع نیست و یا تجدید نظرخواهی به طرفیت شخصی انجام شده که اصلا دعوی تجدیدنظر متوجه او نیست.
تصمیمات ماهوی دادگاه تجدیدنظر
اما در فرضی که دادگاه تجدیدنظر تصمیمات شکلی فوق را نگیرد و بخواهد تصمیم ماهوی بگیرد چند کار میتواند انجام دهد:
میتواند بعد از رسیدگی، رای نخستین را نقض و رای جدیدی صادر کند. این نقض میتواند به علت فقدان صلاحیت دادگاه نخستین باشد و پرونده را به دادگاه صالح بفرستد. یا میتواند نقض به علت این باشد که رای دادگاه نخستین مطابق قانون نیست. (رای به دو دسته قرار و حکم تقسیم میشود) اگر رای دادگاه نخستین، قرار باشد و دادگاه تجدید نظر این قرار را نقض کند، نمیتواند حکم صادر کند. باید پرونده را به دادگاه نخستین برگرداند تا مجددا رسیدگی کند.
اصل رسیدگی ماهوی در دو درجه
دلیل اینکه دادگاه تجدیدنظر در مواردی که قرار دادگاه نخستین را نقض میکند نمیتواند حکم صادر کند و باید پرونده را به دادگاه نخستین برگرداند تا مجددا رسیدگی کند این است که اصل بر رسیدگی ماهوی در دو درجه است. یعنی با صدور قرار در مرحله نخستین هنوز رسیدگی ماهوی در درجه نخستین انجام نشده است. بنابراین چون رسیدگی نخستین هنوز در مرحله نخستین انجام نشده، اگر دادگاه تجدیدنظر قرار صادره از دادگاه نخستین را نقض کند به پاسداری اصل رسیدگی ماهوی در دو درجه باید پرونده را به دادگاه نخستین ارسال کند و بگوید من قرار تو را نقض کردم و حالا تو باید مجددا رسیدگی ماهوی را انجام دهی.
پس نباید گمان کنیم هرگاه دادگاه نخستین قرار صادر کرد، اگر آن قرار توسط دادگاه تجدیدنظر نقض شد، دادگاه تجدیدنظر میتواند حکم بدهد. دادگاه تجدیدنظر زمانی میتواند حکم بدهد که حکم نخستین را نقض کند یا حکم نخستین را با حکم جدید خودش تایید کند. پس اگر قرار، مورد تجدیدنظرخواهی قرار گرفت و نقض شد باید برای رسیدگی ماهوی، مجددا به دادگاه نخستین برگردد. رای ماهوی که صادر میشود ممکن است مجددا مورد تجدیدنظر قرار بگیرد.
ماده ۳۵۳: دادگاه تجدید نظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تایید میکند. در غیر این صورت پس از نقض، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادر کننده قرار عودت میدهد.
پرسش و پاسخ مرتبط
اگر دادخواست تجدیدنظر ناقص باشد، چه اتفاقی میافتد؟
اگر دادخواست تجدیدنظری که تقدیم کردیم، ناقص باشد، قرار رد دادخواست صادر میشود و این قرار قابل تجدیدنظر است.
آیا میتوان برای تجدید نظرخواهی ادعاهای جدید هم مطرح کرد؟ مثلا در تجدیدنظرخواهی راجع به الزام به تنظیم سند، درباره الزام به تحویل هم رای گرفته شود؟
خیر، ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر قابل طرح نیست. قاعده ممنوعیت طرح ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر مانع از این کار است. چون این مرحله یک مرحله برای بازبینی و مرحله بالاتراست و مرحلهای نیست که همرده مرحله قبلی باشد.
“گروه تولید محتوای تخصصی لاوین– ملیکا میرزایی”